توی این خونه پوسیدم خــــــــدایا
مگه دیـــوار اینجا در نداره؟
چقدر باید تحمـــل کرد؟
مگه دنیـــا در و پیکر نداره ؟
چشــام کم سو شد از بس گـــــریه کردم
نمی دونم کی از این خونه میرم
دارم میپــــوسم و چشم انتظــــارم ...
دارم میمیـــــرم و....
هر لحظه خســــته تر هرلحظه تلــــخ تر هر لحطه پیـــــر تر...
دنیای من تویی ....
این غیر ممکنه...
یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم
محتاج به بیگانه و خویشان نشوم
بی منت خلق خود مرا روزی ده
تا از در تو بر در ایشان نشوم
(خواجه عبدالله انصاری)