ستایش خاص خــدایى است که شب تار را به قدرتش برد و روز روشن را برحمت خویش
بیاورد و روشنى روز را درآن حال که مستغرق نعمـــتش بودم دربــــرم کرد.
خــــــــدایا همچنانکه مرا تا به امــروز نگهداشتى براى روزهاى دیگر امثال آن نیز نگهدار
و درود فرست بر محــــمد و آلــش و داغدارم مکن در این روز و شبها و روزهاى دیگر به
سبب دست زدن به کارهاى حــــرام و فراهم آوردن گناهان و خیر این روز و آنچه در آن
است و خیر روزهاى بعد را نیز روزى من گردان و شر این روز و آنچه در آن است و شـر
روزهــــــــاى بعدش را از من دور گــــــردان.
خـدایا من به پیمان اسلام به سویت توسل جویم و به حرمت قرآن بر تو اعتماد کنم و به
وسیله محمد مصطفى صلىالله علیه و آله در نزدت شفاعت جویم پس بشناس خــــدایا
پیمانى را که بدان امید برآوردن حاجتم را دارم اى مهربانتــــــــــرین مهـــــــــربانها.
خــــــدایا در روز پنجشنبه پنج حاجتم را برآور که جز بزرگوارى تو گنجایش آنها را ندارد و
جز نعمتهاى تو بر آن توانا نیست: تندرستى که بوسیله آن بر انجام طاعتت نیرو گیرم، و
پرستشى که بدان مستحق پاداشت گردم، و فراخى در حال از طریق روزى حــــلال، و
دیگر آنکه مـــرا در توقفگاههاى خوفــناک برزخ و قیامـت بوسیله امان خود ایمن گردانى
و از حوادث اندوهناک و غمگین در پناه خود قرارم دهى و درود فرست بر محمد و آلش
و توسل مرا بدان حضرت در روز قیــــامت شفیع و سودمند براى من قرار ده که همانا تو
مهربانتــــرین مهـــــــــــــربانانى.
دیشب یه فال حافظ گرفتم. چه فال خوبی !
مـــــــژده ای دل که دگر باد صــــــبا باز آمد هدهد خوش خـــبر از طرف سبا باز آمد
برکش ای مرغ سحر نغـــــــــمه داوودی باز که ســـــلیمان گـــــل از باد هوا باز آمد
لالـــه بوی می نوشین بشنید از دم صبـــــح داغـــــدل بود به امیــــــــــد دوا باز آمد
عــــــارفی کو که کند فهم زبان ســـــــوسن تا بپرسد که چرا رفــــــت و چرا باز آمد
مردمی کردو کرم بخت خــــــــــدا داد به من کان بت سنگدل از بهر خــــــــدا باز آمد
چـــــــشم من در پی آن قافله بس آب کشید تا به گـــوش دلــــــــــم آواز درا باز آمد
گر چه حافظ درزبحش زد و پیــــمان بشکست لــطف او بین که به صلح از در ما باز آمد
ستایش خــــــــــدایى را که شب را پوشش خلق قرار داد و خواب را مایه آسایش و روز
راوسیله تکاپو و جنبش. ستــایش خاص تو است که مرا از خوابگاهم برانگیختى و اگـــر
اراده مىکردى خوابم را همیشــــگى مىکردى آن ستـــایشى که دائمى است و قطع
نگردد و خلائق شمارهاش نتوانند.
خــــــــدایا ستـــایش خاص تـو است که آفــریدى و پرداختى و اندازه کردى و گذراندى و
میراندى و زنــده کردى، بیمار کردى و شفـا دادى، تندرست کردى و گرفتار ساختى و بر
عـــرش استیلا یافتى و بر ملک وجود احـــاطه دارى. مىخـــــوانمت خواندن آنکس که
وسیلهاش ضعیف و راه چارهاش قطع شده و مرگــش نزدیک گشته و آرزویش در دنیــــا
اندک شده و سخت نیـازمند رحمتت گردیده و افسوسش در کوتاهى و تقصیر خود بزرگ
گشته و لغزش و خطایش بسیار شده و توبهاش بــــدرگاه تو خالص گردیده پــس درود
فرست بر محمد خاتم پیمبران و بر خاندان پاک پاکیزهاش و شفاعت محمد صلىالله علیه
و آله و سلم را روزى من گردان و از همنشینى او محرومم مکن که تو ارحم الراحــمین
هستى.
خـــــــدایا در روز چهـــــــارشنبه چـــــهار حاجــــت مـــــرا برآور:
نیرویم را در طاعت خویش قرار ده
و نشاط و شادمانیم را در عبادتت
و رغبت و میلم را درپاداش نیکت
و پارساییم را در آنچه موجب عـــذاب دردناک براى من گردد.
که همانا تو نسبت به هرچه بخواهى مدارا کنى.
ستایش خاص خــــــــــدا است و حق اوست آنچنانکه بسیار شایسته و لایق اوست ، و
پناه میبرم به خــــــــــدا از بدى شر نفس خود که همانا نفس وادار کننده به بدى است
مگر آن را که پروردگـــــــار رحم کند و پناه برم به او از شر شیطان که پیوسته گناهى بر
گناهم بیفزاید و بوسیله او پناه گیرم از شـــــــر هر گردنکش تبهکار و حکمران ستمـکار
و دشمن قهارى.
خــــــــدایا
مرا از لشکر خود قرار ده زیرا سپاه تو فقط پیـــــروز است و از حزب خویش قرار ده زیرا
حزب تو فقط رستگـــارند و از اولیاء خود قرارم ده زیرا اولیــــاء تو هستند که خـــــوف و
ترسی برایشان نیست و حزن و اندوهى ندارند.
خــــــــدایا
دینــــم را اصلاح کن که دین نگهدار کار من است و آخــــــرتم را اصلاح کن که خانه پایدار
من آنجا است و از مجاورت لئیمان گریزگاهم بدانجا است، و زنـــــدگى را براى من مایه
فزونى در هر کار خیـــرى قرار ده و مــــرگ را آسودگى از هر شـرى برایم مقرر فرما.
خــــــــدایا
درود فرست بر محــــــــــمد خاتم پیامبران و کامل کننده شماره رسولان و بر آل پـــــاک
و پاکیزهاش و اصحاب برگزیدهاش و در روز ســـهشنــــبه سه چیز به من عـــــــطا کن:
هرگنـــــــــــــــاهى را از من بیامـــــرز،
و هر اندوهـــــــــــــى را از من دور کن،
و هر دشمنى را از من دفع فرما بنام خدا که بهترین نامها است.
به نام خـــــــــدا پروردگار زمین و آسمان دور کنم از خود هر بدى را که آغازش خشم او
است و مىکشم بسوى خود هرکار محبـــوبى را که آغازش خوشنودى او است پس از
جانب خود کارم را به آمرزش پایانده اى صاحـــــب احــــــــــسان.
خـــــــــدایا آن حاجتی به من عطا کن که هر چه را از من دریغ کنی دیگر ضرر نکرده ام
و
اگر مـــرا از آن محروم کنی دیگر هر چه به من عطا کنی سودی به حالم نخواهد داشت.