یک عــــــمر قفس بست مسیر نفسم را ...!
حالا که دری هست مرا بال و پری نیست ...!
حالا که مقـــــــــــدر شده آرام بگـــــــــیرم ...!
سیلاب مـــــــرا برده و از من اثری نیست ...!
بگـــــــــــذار که درها همگی بسته بمانند ...!
وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست ...!