خرم آن روز کزین منزل ویران بروم...

اگر تنهاترینٍ تنهایان شوم باز هم خدا هست او جانشین همه نداشته های من است. (دکتر شریعتی)

خرم آن روز کزین منزل ویران بروم...

اگر تنهاترینٍ تنهایان شوم باز هم خدا هست او جانشین همه نداشته های من است. (دکتر شریعتی)

ای دوست

 

 

ای صمیمی ای دوست
 

گاه و بیگاه لب پنجره ی خاطره ام می آیی

 

دیدنت " حتی از دور "

 

آب بر آتش دل می پاشد

 

آن قدر تشنه ی دیدار توام

 

که به یک جرعه نگاه تو قناعت دارم

 

دل من لک زده است

 

گرمی دست تو را محتاجم

 

و دل من به نگاهی از دور

 

طفلکی می سازد

 

ای قدیمی ای خوب

 

تو مرا یاد کنی یا نکنی

 

من به یادت هستم

 

من صمیمانه به یادت هستم

 

آرزویم همه سرسبزی توست

 

دایم از خنده لبانت لبریز

 

دامنت پر گل باد

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:45 ب.ظ

قشنگ بود.ممنون.ننوشتید شاعرش کیه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد