خانه ام در اوج قهری نا اشنا بر بلندای دشمنی بنیادی سخت دارد
و من در انتظار یاری
این چه پارادوکس ساده ایست
که جانم به خاک این خانه ی غمناک عادتی دارد
و همچنان در انتظار ان اشنا
که در پهن دشت دوستی کلبه ای ساده دارد
که میبینم گاه بی گاه تصویری
که صورتش را میکشاند چون ماه
این چه تلخ زمانی است مرداد 90!